رها کوچولورها کوچولو، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره
پیوندعشق ماپیوندعشق ما، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

رها سفید برفی مامان وبابا

آخرین پیشرفتهای دخترم در آخرین روزهای سال ...........

فندقم دیگه داریم به ساعتهای آخر سال نود وسه نزدیک میشیم سال نود وسه با همه خاطرات خوب وبه یاد ماندنیش تمام شد وما میرویم تا باعسلم یه عید دیگر را تجربه کنیم ......... نانازم الان که دارم مینویسم شما لالا کردی ومن همه کارهای متفرقه راتموم کردم ونشستم پای نوشتن آخرین شیرین کاریهای دخترم ........... عسلم هزار ماشااله کلی بزرگ شدی وعاقل تر .....خیلی دختر حرف شنو وخوبی شدی وکم کم داری کمک دست مامان میشی .......... سیر گفتاریت هم هزار ماشااله خیلی خوبه ............. الان دیگه همه هوش چینهاتو درست میچینی واسم بعضی از حیونات ومیوه هارو خوب بلدی ...... بوس میمونی میدی ............ وقتی بهت چیزی میدم ازم تشکر میکنی ومیگی...
29 اسفند 1393

عکسهای نوزده ماهگی نفسم..........

اون جوجه رو بابا داود جون واست خریده خیلی دوستش داری ......... طبق معمول فقط میخواستی در بری .......... عاشق نقاشی کشیدن هستی اون نقاشیهارو هم من واست کشیدم ............. بافت موهای دخترمو ...خدای من............ اون روز واست یه دفتر یادداشت خریدم که هر کدوم از صفحاتش یه شکلی داره وخیلی جالبه خواستم اشتیاقت به نقاشی و یادگیری رو بیشتر کنم ......... اینم دفترت وصفخاتش........... عاشق این کش موهاتی............. عکس بالایی خواستم لخت بودن موهاتو به تصویر بکشم عسلی مامان........... یادش بخیر شهریور امسال وس...
20 اسفند 1393

گلبرگم نوزده ماهگیت مبارک ...........

روشنی بخش محفل ما........فندق من........... نوزده ماهگیت مبارک باشه ......... گل نازم سپری شدن روزهای جوانی قدم به قدم همگام با شکوفایی تو گل نازم برایم بهترین هدیه هاست ....... این روزها شاهد شکفته شدن زیبایت هستم واین واقعیت رابیشتر از گذشته حس میکنم..... خوشگلم امیدوارم روزهای خوبی پیشرو داشته باشیم ...... عزیز دل مادر راستی هیچوقت به اندازه این روزها دلم تنک نبود ....تنگ برای از دست رفتن این روزهای قشنگ ............ میدانم همانطوری که امروز دلتنگ دیروزتم بی گمان فردا نیز در آرزوی امروزت خواهم بود چون روزها میگذرند ولی من از دقایق بودن با تو سیر نمیشوم وزمان بی توجه وبی محابا از این...
12 اسفند 1393

عکسهای روز ولنتاین..........

عزیزم من روز ولنتاین بابایی رو با این عروسک ویه شاخه گل قرمز وشمع عشق وجاکلیدی عشق سورپرایز کردم اون هم مارو به یه شام عالی مهمون کرد............دستش درد نکنه که بیشتر از هر چی عاشق خوردنه!!!!!!!!!!!!!! ...
4 اسفند 1393

چشم اندازی به گذشته..........

گلم این چند تا عکس رو از دوربین قبلی کشف کردم.......... وقتی نوزاد بودی به شکل عجیبی میخوابیدی مثل پیشی میشدی ........... عاشق این لحافی دایم اینجوری به خودت میپیچی باباداود میگه باید همراه جهیزیش اینم بدم ببره .......... ببین کجا داری شیر میخوری وچطوری خمار شیری ............جااااااااااانا هیچی دیگه کمدتو به هم ریختی کلاه نوزادیتم پیدا کردی گذاشتی رو سرت......... اینم دوتا عکس از هلیا جوووووووونی خاله .....   ...
4 اسفند 1393
1